توی قسمت درباره ما قصد داریم براتون تاریخچه فروشگاه بُکمن رو بگیم که از کی و با چقدر هزینه شروع شده و الان چقدر پیشرفت کرده. پس در ادامه با ما باشید
هر چیزی، هر کاری یک ریشه داره. مثل درختها یا بهتر از اونها کوه یخ. بُکمن هم یک داستان و ریشه داره که می خوایم براتون بگیم. بُکمن ماجرای یک اراده است توی جاده ناملایمات و دشواری. گرچه آخر هر سیاهی باید سپیدی باشه و میدونیم که این روزها سختی همه گیر شده اما گاهی شنیدن به آدم انگیزه میده.
بُکمن از اواخر دهه 70 شمسی با یک اراده قوی به دنیا اومد. البته اون وقت ها اسمش و شکلش اینجوری که الان هست نبود.
یکی بود یکی نبود.
آقای وحید حیدری از کامپیوتر شروع کرد. آره کامپیوتر.حوالی سال 1381 شمسی بود که کارش رو با صنعت ابرقدرت چاپ آمیخته کرد و روبروی چاپخانه بیژن، مشغول به کار شد و از همون اوایل سودای کاغذ و ماجرای زخمی فرهنگ فکرش رو درگیر کرد و تا سال 83 به این مهم نزدیک تر هم شد.
با افتتاح مغازه و نمایشگاه کارت عروسی و ترحیم تونست تجربیات زیادی را کسب کنه، ضمن اینکه دوستان خوبی هم در زمینه کاغذ، چاپ، کپی و نوشت افزار پیدا کرد.
اما خوب یک مشکل بزرگ همیشه وجود داشت و اون چی بود؟
درسته سرمایه.
بالاخره در سال 1385 دل رو به دریا زد و شروع کرد به خرید و فروش کاغذ A4. فقط و فقط هم کاغذ A4.
ریسک بزرگی بود، چون اولین و تنها پخش کننده عمده کاغذ A4 توی مناطق ورامین، قرچک ، پیشوا، و پاکدشت بود.
4 تا گردن کلفت، که سیر کردنشون کار هر کسی نیست.
فکر می کنی سرمایه اولیه چقدر بود یا مساحت اولین فروشگاه؟ گاهی آدم فکر می کنه چرا یک عده از بیکاری رنج می برند، وقتی که اینهمه فرصت کاری وجود داره؟ جواب شاید، این باشه که خیلی از ما به کم قانع نمی شیم. و نمی دونیم که کارهای بزرگ از قدرمهای کوچیک شکل می گیرن.
مثال معروف یک فیل رو چجوری میشه خورد؟
جواب لقمه لقمه.
فقط 5 میلیون تومان البته سال 85 خیلی کم نبود، الان شوخی شده و یک فضای شش متری، باور کن.
بُکمن ریشه دوانده بود و نوبت قد کشیدنش بود، اما هنوز هم زود بود چرا که رمز کار سود کمتر و فروش بیشتر بود. جوری که کسی توانایی رقابت نداشت. پس توی این سیستم کاری باید صبر پیشه کرد.
صبر کرد و شد آنچه شد
گر چه هیچوقت رقیب جدی برای پخش کاغذ حیدری پیدا نشد اما بهر حال ارتش یک نفره سختیهای خاص خودش رو داره.
استخدام چند کارمند برای دفتر پخش کار ساده ای نبود، اما سرانجام درست شد. توی همین بحبوحه بود که بعد از سالها، دانشگاه رفتن هم کلید خورد. رشته محبوب حسابداری و بعد از یک مدت هم دوره های پیش رفته MBA تونست مهندس حیدری رو به مرزهای موفقیت نزدیک تر کنه.
حالا دیگه بُکمن از پیله دراومده بود و سال 96 فروشگاه بُکمن (پخش نوشت افزار، کاغذ، و بعدها بازی فکری) باز شد. خیلیها با اعتماد بیشتر خرید می کردند و راضی تر بودند.
بُکمن یک تیم 3 نفره بود و طی دو سال در سال 98 ، تبدیل به یک پایگاه قوی مرکزی و پخش با هفت پرسنل خوب و دوست داشتنی شد. در حال حاضر تنها فروشگاهی هستیم که روی قیمت و کیفیت اجناس خیلی مطمئن هستیم و حاضریم با همکاران مسابقه بدیم.
میز بازی کودک و بزرگسال، پخش روزانه برای همکار و مشتری خورده داریم.به دو صورت آنلاین و آفلاین می فروشیم. حتی بازیهامون رو قبل از خرید آموزش می دیم. سایت و اپلیکیشن هم داریم که بهتون کمک می کنه راحت تر خرید کنید.
هر روز از صبح خروس خون تا شب شغال خون در خدمتیم. راز بکمن تجربه و نو آوری تو کارشه.
با ما خوب خرید کنید.
پیر و جوون، مرد و زن راضی و خوب با بُکمن
نظرات کاربران